عبدالرّسول خیّامپور (1277 خورشیدی) استاد دانشگاه، پژوهشگر ادبیات و مترجم ایرانی است.
دکتر عبدالرّسول خیّامپور، فرزند حاجی محمود طاهباز، از فضلا و شخصیّتهای شاخص عرصه علم و ادب و از استادان صاحب نام دانشگاه تبریز بود. خیّامپور، در مهرماه ۱۲۷۷ هجری شمسی در تبریز متولّد شد. تحصیلات مقدّماتی رادر تبریز گذراند و سپس به تهران رفت و سال ۱۳۰۶ از دبیرستان دارالفنون در رشته ی ادبی دیپلم گرفت و مدّت سه سال در مدارس اهواز به تدریس پرداخت. شوق استاد به تحصیل، او را به سوی دارالمعلّمین کشاند و درسال ۱۳۱۲ در رشته فلسفه و ادبیّات با رتبهٔ اوّل فارغ التّحصیل شد و نشان درجه یک علمی را از آن خودساخت. پس از فراغت از تحصیل به ترکیه سفر کرد و بین سالهای ۲۶-۱۳۱۶ مدیریت دبستان ایرانیان را در استانبول برعهده گرفت. خیامپور در این سال ها، دانشنامه ی دکتری خود از دانشگاه استانبول ترکیه دریافت کرد. پس از بازگشت به ایران به جمع استادان دانشکده ادبیّات دانشگاه تبریز پیوست و به تدریس پرداخت. پیوستن وی به جمع بزرگانی نامآور و فرهیختگانی صاحب مکتب، چون استاد منوچهر مرتضوی و استاد سیدحسن قاضی طباطبایی، دکتر یحیی ماهیار نوابی، دکتر احمد علی رجایی بخارایی، استاد احمد ترجانی زاده، دکتر محمد جواد مشکور برای اهل فضل و دانشجویان بسیار مغتنم بود. در آن دوران، درکنار این افراد، دانشمندان و صاحب نظرانی چون میرزاجعفرسلطان القرایی، حاج حسین آقا نخجوانی، حاج میرزا عبدالله مجتهدی، حاج محمد آقانخجوانی حضور داشتند که به محافل علمی آن عصر رونق خاصّی بخشیده بودند و استاد خیّامپور با ویژگیهای خاصی که از نظر علمی و اخلاقی داشت، در آن جمع مثال زدنی بود.وی از مهر ماه ۱۳۲۶هـ . ش در دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز به تدریس پرداخت. در ۱۳۲۹هـ . ش به سمت ریاست کتابخانه دانشکد ی ادبیات دانشگاه تبریز و سپس به معاونت دانشکده منصوب گردید و تا ۱۳۴۲هـ . ش در این سمت باقی ماند. دکتر خیامپور در ۱۵ تیر ماه ۱۳۴۸ هـ . ش بازنشسته شد. در دی ماه همان سال به پاس سالها خدمات علمی وآموزشی از طرف دانشگاه تبریز با عنوان استاد ممتاز به جامعه دانشگاهیان معرفی گردید. او در ۱۳۴۹هـ . ش به تهران آمد و تا پایان عمر در همانجا ماند و سرانجام در تهران درگذشت. انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به پاس سالها خدمات علمی و فرهنگی وی، طی برگزاری مراسم بزرگداشتی در ۳۰ خرداد ماه ۱۳۸۵هـ . ش ایشان را به عنوان یکی از مفاخر ایرانزمین معرفی کرد و لوح تقدیری به خانواده استاد اهدا نمود.[۲]
استاد خیامپّور ضمن سالها تحقیق و مطالعه به فراست دریافته بود که در عرصه تحقیق، منبعی که به سهولت بتواند راهنمای پژوهشگران باشد و آنان را در کمترین زمان ممکن به مآخذ مورد نظر رهنمون شود، خالی است. از این رو، در سال ۱۳۳۴ پای در راه سترگ تألیف آثار مرجع گذاشت و سرانجام پس از شش سال تلاش بی وقفه فرهنگ سخنوران را در یک جلد (در سال ۱۳۴۰) به جامعه علم وادب تقدیم داشت. با تورق فرهنگ سخنوران هر پژوهشگر صاحب ذوق به سختکوشی و دل بستگی و کمال تبحّر و دقت نظر استاد خیّامپّور پی میبرد. فرهنگ سخنوران (که اینک از کتب مرجع اهل تحقیق به شمار میرود) بی شک در نوع خود بی نظیر است. استاد دکتر عبدالحسین زرین کوب در مقدمه چاپ دوم فرهنگ سخنوران مینویسد: "فرهنگ سخنوران مرجع مستمر و موثّقی است برای پژوهندگان ادبیّات ایران خاصّه شعر فارسی است. این فرهنگ تحقیقی که در واقع کتابشناسی تاریخ شعر و شاعری در زبان فارسی محسوب میشود و در عین حال تحقیق ابتکاری است که هنوز در زمینههای دیگر و حتی در زمینه نثر فارسی جای نظیر آن خالی مانده است. سپس، ضمن برشمردن مزایای کتاب به نکته بسیار مهم و ارزشمندی اشاره میکند: در این کتاب نویسنده تمام مآخذ قابل دسترسی را در باب نام آوران شعر فارسی آورده است، در ذیل نام آنها را به ضبط میآورد. کاری دقیق و پرمحنت که شکیبایی عاشق راستین را طلب میکند و پیداست که تا محققی عشق واقعی به شعر و زبان فارسی نداشته باشد، خود را یک تنه در کاری که امروز جز یک موسسه پر طول و عرض پژوهشی و آن نیز جز با صرف هزینهای فراوان و با همکاری جمعی بسیار از محققان پرشور از عهده انجام دادنش برنمی آید، درگیر نمیکند.
استاد در سالهایی که در استانبول اقامت داشت، از مطالعه بر روی نسخههای خطی غافل نماند. ضمن تفحص به نسخه خطی مجمع الخواص تالیف صادقی افشار، کتابدار شاه عباس برمی خورد و برای تصحیح به استنساخ آن میپردازد. دیگر آثار قلمی استاد نیز این گونه است؛ هر کدام در جای خود آموزنده و گره گشا است. استاد هرگز قلم به دست نگرفت مگراینکه در نگارش آن فایدتی فرهنگی لحاظ شده باشد. با مطالعه و نگاهی به مقالات "غلطهای مشهور وی در مجله دانشکده ادبیات تبریز و یا مقاله d شیوه انتقاد در مجله راهنمای کتاب به خوبی میتوان به تواضع و فروتنی و قدرت قلم و شیوه تفکر و تسلط وی به ادب فارسی و عربی پی برد.
ایشان علاوه بر تدریس و تحقیق و تتبّع در پستهای اجرایی نیز مشارکت داشت. در سال ۱۳۲۹ به ریاست کتاب خانهٔ دانشکده ادبیبات انتخاب گردید و مدتی نیز کفیل دانشکده بود.
خیّامپور سرانجام در ۱۵ تیر ماه ۱۳۴۸ بازنشسته شد، و به پاس خدمات علمی و آموزشی در دی ماه ۱۳۴۸ از طرف دانشگاه تبریز با عنوان "استاد ممتاز" به جامعه ی دانشگاهیان معرفی گردید. استاد پس از اقامت طولانی در شهر تبریز قصد اقامت در تهران نمود و به گوشه گیری و قناعت دل بست و باقی عمر گران مایه خود را در راه تکمیل فرهنگ سخنوران گذاشت. تلاش شبانهروزی وی سبب شد که درسالهای آخر عمر بیمار شود و همین بیماری او را از هر گونه فعّالیّت علمی بازداشت، و سرانجام در هفتم فروردین ماه ۱۳۵۸ در گذشت.