-
آمین
پنجشنبه 4 تیرماه سال 1388 08:53
خدایا ، کمکم کن قضاوت دیگران از مسیر خودم منحرفام نکنه، کمکم کن غرور قدرت، لحظهها مو به ابتذال خودبینی نکشه، کمکم کن لحظه هام رو صرف قضاوت کردن دربارهٔ دیگران نکنم، کمکم کن با همه این دیوارهای شیشه ای،هر قدم رو محکمتر از قبلی بردارم، و کمکم کن هیچ ترس و دردی نتونه جلوی دوباره بلند شدنم رو بعد پرت شدنام بگیره شفا
-
خوشبختی واقعی
پنجشنبه 4 تیرماه سال 1388 08:50
خوشا به حال ِ کسی که با بدکاران مشورت نمیکند و راه گناهکاران را پیش نمیگیرد و با کسانی که خدا را مسخره میکنند همنشین نمیشود ،2 بلکه مشتاقانه از دستورات خداوند پیروی میکند و شب و روز در آنها تفکر میکند . 3. او همچون درختی است که در کنار نهرهای آب کاشته شده و به موقع میوه میدهد و برگهایش هرگز پژمرده نمیشود ، کارهای او...
-
کوه سبز
پنجشنبه 4 تیرماه سال 1388 08:45
برای دویدنی پرانرژی وشاد خودم را گرم میکردم به طول راه نمی اندیشیدم،تنها به کوههای روبرو مینگریستم که نوید از پایان راه می دادند و چه اغاز پر شوری و شیرینی بود .وزش اندک نسیمی تمام سلولهای داغ بدنم را پرواز می داد،خنکی اش برپوستم می نشت و نوایش در دلم خانه میکرد. امابعداندک دویدنی هدفم را لابلای تیغ هایی که دست و پایم...
-
بیست قانون موفقیت
سهشنبه 5 خردادماه سال 1388 18:51
۱- قانون علت و معلول هر چیز به دلیلی رخ می دهد . برای هر علتی معلولی هست ، و برای هر معلولی علت یا علت های بخصوصی وجود دارد ، چه از آنها اطلاع داشته باشید چه نداشته باشید . چیزی به اسم اتفاق وجود ندارد . 2- قانون ذهن همه ی علت ها و معلول ها ذهنی هستند. افکار شما تبدیل به واقعیت می شوند. افکار شما آفریننده اند. شما...
-
اعتماد به نفس
سهشنبه 5 خردادماه سال 1388 18:43
اگر کسی با اعتماد به نفس در مسیر آرزوهایش به پیش برود و بکوشد طوری که می خواهد زندگانی کند ، در زندگانی کامیاب خواهد شد. اگر در آسمان کاخ ساخته اید نگران نباشید، جای کاخ همان جا است، شما باید شالوده های کاخ را در زیر آن بگذارید. هنری دیوید تراو
-
||||راهنمای کامل خرید پرینتر||||
چهارشنبه 21 اسفندماه سال 1387 15:13
در این مقاله هرآنچه که برای خرید یک چاپگر مناسب نیاز دارید بدانید به تفصیل شرح داده شدهاست. خرید آگاهانه یعنی خرید موفقتر، پس جای درنگ نیست! موضوع نوشتن این مقاله از آنجا شروع شد که یکی از دوستان، برای خرید چاپگر از ما درخواست راهنمایی نمود. من هم از آنجا که علاقه زیادی به کامپیوتر و قطعات جانبی آن دارم، درخواست او...
-
باران که میگیرد...
سهشنبه 22 بهمنماه سال 1387 19:52
باران که میگیرد آرام می شود سوختنم ، مثل ِ تنور نانی که آرام آرام سرد می شود .. شعله ها می مانند از زبانه کشیدن های مدام در من . باران که می بارد رام می شوم ، اهلی ام می کند انگار این حادثه ، تکه های خشکیده ی جانم را که سوی شکستن راهی اند، جان ِ باز از دوباره می بخشد و راهی سمت ِ نورشان می کند باران . باران که می بارد...
-
حسنک کجایی؟
سهشنبه 22 بهمنماه سال 1387 19:46
گاو ما ما می کرد گوسفند بع بع می کرد سگ واق واق می کرد و همه با هم فریاد می زدند حسنک کجایی...؟ شب شده بود اما حسنک به خانه نیامده بود. حسنک مدت های زیادی است که به خانه نمی آید. او به شهر رفته و در آنجا شلوار جین و تی شرت های تنگ به تن می کند. او هر روز صبح به جای غذا دادن به حیوانات جلوی آینه به موهای خود ژل می زند....
-
امید در نومیدی
پنجشنبه 3 بهمنماه سال 1387 22:09
من گلی داشتم که به علت بی دقتی من پژمرده و خشک شده بود. دیر متوجه اش شدم. وقتی دیدم که خشک و زرد شده، نا امید شدم از سالم شدنش، بهش آب ندادم و با ناراحتی منتظر مرگش شدم. دوستی گلم رو دید و بهم گفت : "بهش آب بده، شاید زنده شد." بی امید از نتیجه دبدن یه جرعه آب ریختم پاش. روز بعد که از سر کار برگشتم دیدم که...
-
حکیمانه
پنجشنبه 3 بهمنماه سال 1387 21:58
اگر روزی دشمن پیدا کردی, بدان در رسیدن به هدفت موفق بودی. اگر روزی تهدیدت کردند, بدان در برابرت ناتوانند. اگر روزی خیانت دیدی, بدان قیمتت بالاست. اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد. پیش از سحر تاریک است اما تاکنون نشده که افتاب طلوع نکند. به سحر اعتماد کنید. اگر آفتاب را به نظاره بنشینی، سایه را...
-
وصیت نامه گابریل گارسیا مارکز
پنجشنبه 3 بهمنماه سال 1387 21:56
اگر برای لحظه ای خداوند فراموش می کرد که من پیر شده ام و به من کمی دیگر زندگی ارزانی می داشت، شاید تمام آنچه را که فکر می کنم بازگو نمی کردم ، بلکه تأمل می کردم بر تمام آنچه که بازگو می کنم. چیزها را نه بر مبنای ارزش آنها که بر مبنای معنای آنها ارزش گذاری می کردم. کم می خوابیدم. بیشتر رؤیاپردازی می کردم، در حالیکه می...
-
داماد آزمایی!
جمعه 8 آذرماه سال 1387 12:35
زنى سه دختر داشت که هر سه ازدواج کرده بودند.یکروز تصمیم گرفت میزان علاقهاى که دامادهایش به او دارند را ارزیابى کند.یکى از دامادها را به خانهاش دعوت کرد و در حالى که در کنار استخر قدم مىزدند از قصد وانمود کرد که پایش لیز خورده و خود را درون استخر انداخت.دامادش فوراً شیرجه رفت توى آب و او را نجات داد.فردا صبح یک...
-
سخن غیر مگو با من ِ معشوق پرست
یکشنبه 24 شهریورماه سال 1387 22:53
با شما هستم ، نه شما رو نمی گم ، بله شما ، شما که اون گوشه نشستی . بیا اینجا ، پاشو ، از جلو کامپیوتر رو نمی گم از اون کنج تاریکی که بغ کرده توش نشستی .غم و غصه و نگرانی داری؟ خب منم مثل تو فکر کردی بنده ملکه سبا تشریف دارم ، نه ولله . بگذریم بیا بیین میخوام چی بگم از دستش ندی . میخوام روش پخت میرزا قاسمی رو بگم . ضمن...
-
حاشیه گفتگوی نجفزاده باسیدحسننصرالله
سهشنبه 19 شهریورماه سال 1387 09:13
حاشیه گفتگوی نجفزاده باسیدحسننصرالله اگر از اول می دانستم از سوال های غیر سیاسی ام اینقدر راضیست که بعد از مصا حبه با لبخند از آنها تعریف کند و بگوید: "فکر کنم جوان های ایرانی خوششان بیاید"، شاید این گفتگو شکل بهتری می گرفت. گفتگو بامحبوب ترین رهبر جهان عرب تجربه عجیبی بود . زمان محدود بود و البته دغدغه...
-
اتوبوس
دوشنبه 4 شهریورماه سال 1387 13:39
توی این نوشته به دنبال هیچ قانون گزاری کلی نیستم، صرفا یک یادداشت شخصی است. توی ایستگاه منتظر اتوبوس هستم،افراد مختلفی به چشمم میان ، هر چند از شدت آفتاب همش چشمامو کوچیک می کنم.... خوب این جوری آدمای کمتری رو می بینی ، ببینم همینارو می تونی درست ببینی.... به به ! اتوبوس هم اومد ، نگه که داشت سوار شدم البته به همراه...
-
دانلود
چهارشنبه 9 مردادماه سال 1387 09:47
دانلود متن کتاب بررسی حیث قرطاس
-
گریگور مندل یه کشیش اتریشی
دوشنبه 7 مردادماه سال 1387 10:05
گریگور مندل یه کشیش اتریشی بود. اون تحصیل توی دانشگاه در رشته ریاضی رو نیمه کاره ول کرده بود و توی کلیسا به ارشاد و راهنمایی مردم مشغول بود . توی حیاط خونشون مندل برطبق چیزایی که از پدر کشاورزش یاد گرفته بود یه باغچه کوچیک درست کرده بود و توش نخود فرنگی میکاشت . یه روز که مندل کتاب مقدس دستش بود و داشت موعظه فردا صبحش...
-
شعرى از پابلو نرودا
دوشنبه 7 مردادماه سال 1387 09:56
ترجمه از احمد شاملو به آرامی آغاز به مردن میکنی اگر سفر نکنی، اگر کتابی نخوانی، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی، اگر از خودت قدردانی نکنی. به آرامی آغاز به مردن میکنی زمانی که خودباوری را در خودت بکشی، وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند. به آرامی آغاز به مردن میکنی اگر بردهی عادات خود شوی، اگر همیشه از یک راه تکراری...
-
میگن دعای اونوریها زودتر مستجاب میشه.
یکشنبه 30 تیرماه سال 1387 19:46
رضا کیانیان نامهای خطاب به خسرو شکیبایی نوشته که بسیار بسیار گرم و دلنشینه و طوری این دنیا رو به اون دنیا ربط میده که آدم تو صمیمیت ِ مرگ شک نمی کنه. منبع نامه: ایسنا «سلام خسرو جان بیخبر گذاشتی و رفتی. بدون خداحافظی! دو هفته پیش هم که آخرین جایزهات رو گرفتی، روی صحنه لام تا کام حرف نزدی. از گوشه صحنه اومدی بالا و...
-
کدام را سوار میکنید؟
سهشنبه 25 تیرماه سال 1387 15:38
یک شرکت بزرگ قصد استخدام یک نفر را داشت. بدین منظور آزمونی برگزار کرد که یک پرسش داشت. پرسش این بود : شما در یک شب طوفانی در حال رانندگی هستید. از جلوی یک ایستگاه اتوبوس میگذرید. سه نفر داخل ایستگاه منتظر اتوبوس هستند، یک پیرزن که در حال مرگ است. یک پزشک که قبلاً جان شما را نجات داده است. یک خانم یا آقا که در...
-
پاره آجر
یکشنبه 23 تیرماه سال 1387 23:53
روزی مردی ثروتمند در اتومبیل > جدید و گران قیمت خود با سرعت > فراوان از خیابان > کم رفت و آمدی می گذشت. > > ناگهان از بین دو اتومبیل پارک > شده در کنار خیابان یک پسر بچه > پاره آجری به سمت > او پرتاب کرد.پاره آجر به اتومبیل > او برخورد کرد . > > مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع >...
-
بحث آینه های دو طرفه
شنبه 22 تیرماه سال 1387 00:23
این روزها مساله امنیت و پخش عکس و فیلم های خصوصی داغ است پس زمان خوبی هست که این مطلب را بخوانید: بحث آینه های دو طرفه . بله افرادی به این روش از شما در حالیکه در هتل یا اتاق پرو یا در حمام یا دستشویی هستید فیلم یا عکس تهیه کرده و به معرض عموم می گذارند. پس حتما قبل از اینکه از محل های دارای آینه استفاده کنید از...
-
یکی هست که تا همین پارسال فکر می کرد قطار سوار شدن از جنس ِ آرزو
جمعه 21 تیرماه سال 1387 16:00
یکی هست که تا همین پارسال فکر می کرد قطار سوار شدن از جنس ِ آرزوست. یا داشتن اطاقی دراز با کفی مفروش از آسفالتی از جنس جاده ای کهنه با خطوط سفید. یا خلبان شدن...یا پرواز...یا...یا...یا... اما حالا دیگه تنها آرزوش تبدیل شده به بزرگترین آرزوش، یا بهتره بگم بزرگترین دغدغه اش تبدیل شده به تنها آرزوش. " خدا "... تنها آرزوی...
-
بلوتوث چیست؟ از کجا آمده، به کجا میرود؟
چهارشنبه 12 تیرماه سال 1387 14:13
ایده اصلی ایجاد سیستم ارتباطی یکپارچه بین وسایل الکترونیکی با یک استاندارد کلی در سال ۱۹۹۴ توسط شرکت موبایل Ericsson ارائه شد. جالب است بدانید ریاست این پروژه انقلابی را زنی ایرانی به نام ماریا خورسند بر عهده داشت. بلوتوث چیست؟ از کجا آمده، به کجا میرود؟ حمید خانزاده- حیاتنو بزرگ و کوچک، پیر و جوان اکثریت مردم از...
-
ایستگاه استجابت دعا
چهارشنبه 12 تیرماه سال 1387 14:09
یک نفر دلش شکسته بود توی ایستگاه استجابت دعا منتظر نشسته بود منتظر ، ولی دعای او دیر کرده بود او خبر نداشت که دعای کوچکش توی چهاراه آسمان پشت یک چراغ قرمز شلوغ گیر کرده بود *** او نشست و باز هم نشست روزها یکی یکی از کنار او گذشت روی هیچ چیز و هیچ جا از دعای او اثر نبود هیچکس از مسیر رفت و آمد دعای او با خبر نبود با...
-
چـرا مـردها به عشـق اهمیـت کمتـری میدهنـد؟
پنجشنبه 6 تیرماه سال 1387 10:32
«میدونم دوستم داره» اما همیشه این احساس را دارم که رابطه ما، برای من مهمتره تا برای او. هر وقت که از سرکار به خانه بر میگردم برای دیدنش لحظهشماری میکنم اما وقتی اون به خونه میرسه به نظر نمییاد که اونقدرها هم هیجانزده باشه، نمیتونم بفهمم چرا؟ «همیشه کارهای خاصی برای نامزدم انجام میدم. به مناسبتهای ویژه براش...
-
چـرا مـردها به عشـق اهمیـت کمتـری میدهنـد؟
پنجشنبه 6 تیرماه سال 1387 10:32
«میدونم دوستم داره» اما همیشه این احساس را دارم که رابطه ما، برای من مهمتره تا برای او. هر وقت که از سرکار به خانه بر میگردم برای دیدنش لحظهشماری میکنم اما وقتی اون به خونه میرسه به نظر نمییاد که اونقدرها هم هیجانزده باشه، نمیتونم بفهمم چرا؟ «همیشه کارهای خاصی برای نامزدم انجام میدم. به مناسبتهای ویژه براش...
-
این ها همه بستگی به شما دارد
یکشنبه 2 تیرماه سال 1387 20:21
چقدر زیباست وقتی همه چیز به (یک) یعنی به وحدت می رسند چرا چون وقتی به وحدت می رسیم یعنی به او نزدیک می شویم به او که منبع شادیهاست پس هرچه زودتر باید از عالم کثرت به عالم وحدت کوچ کرد برای همیشه.... **** یک می تواند در یک لحظه بدرخشد. یک گل می تواند یاد آور یک رویا باشد. یک درخت می تواند آغاز یک جنگل باشد. یک پرنده می...
-
تصاویر دیدنی شالیزار های گلستان
یکشنبه 2 تیرماه سال 1387 20:20
http://www.tabnak.ir/pages/?cid=12084
-
مصاحبه
یکشنبه 2 تیرماه سال 1387 20:08
مردی با یاشوعا بن کار چاه مصاحبه می کرد: «چرا خدا از راه بوته ی خار با موسی صحبت کرد؟» «اگر هم درخت زیتون یا بوته ی تمشکی را انتخاب می کرد، همین سوال را می کردید. اما سوال تان را بی جواب نمی گذارم. خدا بوته ی خار بی چاره و کوچکی را انتخاب کرد تا بگوید بر روی زمین، جایی نیست که او حضور نداشته باشد.» قصه های برای پدران،...